Web Analytics Made Easy - Statcounter

دیدار با دارنده ۵ جایزه توپ طلا و سوپر استار در عرصه فوتبال جذابیت‌های خاص خود را دارد؛ زیرا این اتفاق شاید دیگر تکرار نشود. البته این هجوم و ازدحام برای سوپر استاری، چون رونالدو طبیعی است و ورودش به هر جایی موجب این شلوغی، ذوق‌زدگی و شوق دیدار می‌شود.

اشتیاق دیدار، مختص به رونالدو نیست و این اتفاق برای همه افراد بسیار مشهور رخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

میزان ازدحام جمعیت با درجه شهرت ستاره‌ها رابطه مستقیم دارد. هرچه معروف‌تر و محبوب‌تر، شوق دیدار بیشتر. هرجا سلبریتی دیده شود شماری از مردم هم به همراه دارد.

اما چرا برخی افراد می‌خواهند به سلبریتی‌ها نزدیک شوند؟ بودن در کنار آن‌ها چه سودی دارد؟

خواندن در مورد افراد مشهور، تماشای آن‌ها در تلویزیون، یا دنبال‌کردن آن‌ها در اینستاگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی، باعث می‌شود احساس کنیم در شکوه آن‌ها شرکت می‌کنیم. ما احساس نزدیکی به آن‌ها می‌کنیم، گویی آن‌ها دوستان ما هستند و این حس خوبی به ما می‌دهد. ما آن‌ها را گاهی تحسین و گاهی هم پرستش می‌کنیم، زیرا آن‌ها را مهم، قدرتمند یا مشهور می‌دانیم و دلمان می‌خواهد از زندگیشان بدانیم. این افراد با حضورشان در رسانه‌ها ظاهر می‌شوند؛ به ما این امکان را می‌دهند نگاهی به زندگی آن‌ها داشته باشیم. هر چیزی را که بهتر، بزرگتر، ثروتمندتر، شناخته‌شده یا قدرتمند به نظر می‌رسد برای برخی مردم خاص‌تر می‌شود و گاهی تاجایی پیش می‌رود که آن را بت می‌کنند. برخی وقتی طرفدار دو آتشه افراد مشهور و محبوب می‌شوند، احساس می‌کنند با آن‌ها معاشرت می‌کنند و بخشی از زندگی آن‌ها هستند.

این حس پرستش و بت‌سازی تا کجا پیش می‌رود و تا چه میزان در زندگی طرفدارانشان تاثیر می‌گذارد؟ وقتی احساس می‌کنید با سلبریتی‌ها زندگی می‌کنید و عضوی از آن‌ها هستید سبک زندگی آن‌ها الگوی شما می‌شود و این آغاز تقلید است؛ تقلید از بت‌های خود. تقلید از سبک لباس‌های آنها، استفاده از همان عطری که آن‌ها استفاده می‌کنند یا تلاش دارند مانند آن‌ها رفتار کنند. این عملکرد به آن‌ها احساس نزدیکی به بت‌های خود را می‌دهد و در شهرت و شکوه آن‌ها شرکت می‌کنند.

اما این موارد فقط بخشی از ارضای روح و روان آنهاست. حال اگر روزی برسد که بتوانند افراد محبوب خود را ببینند آن لذت را از خود دریغ خواهند کرد یا برای کسی که مدت‌ها و یا شاید سال‌ها اسطوره و محبوبشان بود تلاش می‌کنند تا شاید برای لحظاتی آن را ببیند؟

دیدار با ستاره‌ها؛ از شیفتگی و تحسین تا تجربه به یاد ماندنی و حس اعتبار

در بیشتر موارد، برخی از عموم به دلایل مختلف مشتاق دیدن افراد مشهور در مکان‌های عمومی هستند. یکی از دلایل آن، شیفتگی و تحسینی است که افراد نسبت به افراد مشهور دارند و با رفتار‌هایی مانند نزدیک‌شدن به آن‌ها برای گرفتن امضا یا عکس، ابراز تعارف، یا مشاهده ساده از راه دور ظاهر می‌شوند.

از طرفی رسانه‌ها نقش مهمی در غرق‌کردن افراد، به‌ویژه نوجوانان، با تصاویر، تائید‌ها و مشاهدات افراد مشهور دارند. علاوه بر این، پدیده رفتار پرستش سلبریتی نیز می‌تواند در اشتیاق دیدن آن‌ها نقش داشته باشد. بسیاری از طرفداران در حد پرستش، سلبریتی را دوست دارند که در این حالت از عملکرد روانی و رفاه ضعیف این افراد ناشی می‌شود. گویی خود کمتربینی باعث می‌شود تا به شخصی تا این حد ابراز علاقه کنند و بیشتر آن‌هایی که به هر قیمتی می‌خواهند سلبریتی‌ها را ببینند از ضعف در اعتماد بنفس رنج می‌برند.

وقتی مردم عادی در مکان‌های عمومی با افراد مشهور روبرو می‌شوند، واکنش‌های آن‌ها بسته به هنجار‌های فرهنگی، سلائق شخصی و نوع برخورد می‌تواند متفاوت باشد. عمل دیدن شخص مشهور می‌تواند نتایج مختلفی داشته باشد. برای برخی از افراد، این می‌تواند یک تجربه هیجان‌انگیز و به یاد ماندنی باشد. رویارویی‌های طرفداران، که فعالانه بازیگران را تعقیب و تعمدی آن‌ها را جست‌وجو می‌کنند، می‌تواند یک تنش تعاملی منحصر به فرد ایجاد کند.

این برخورد‌ها به طرفداران اجازه می‌دهد خود را از افراد مشهور متمایز کرده و با افراد مشهور مورد علاقه خود ارتباط برقرار کنند. تجربه دیدن یک سلبریتی همچنین می‌تواند به احساس هیجان، شادی و احساس اعتبار برای طرفدارانی منجر شود که آن‌ها را بت می‌کنند.

با این حال، تأثیر دیدن یک سلبریتی بسته به فرد و زمینه متفاوت است. حتی نوع کشور نیز در میزان این واکنش‌ها متفاوت است. به طور مثال در آمریکا به اندازه‌ای سلبریتی‌ها در جامعه، سیاست و بنیان خانواده‌ها تاثیر گذاشته‌اند که بعضی افراد و پاپاراتزی‌ها در کمین این افراد می‌مانند تا بلکه بتوانند عکسی بگیرند یا آنان را ببینند و منتشر کنند.

نتایج این دیدار‌ها و رویارویی‌ها چیست؟

پس از مواجهه حضوری با افراد مشهور، ممکن است افراد آثار مختلفی را در زندگی خود تجربه کنند. یکی از نتایج بالقوه، افزایش کمک‌های بشردوستانه است. تحقیقات نشان داده حمایت افراد مشهور و ارتباط آن‌ها با سازمان‌ها می‌تواند احساسات را برانگیخته و بر برداشت‌های عمومی و کمک‌های مالی به اهداف خیریه تأثیر بگذارد.

این نشان می‌دهد مشاهده شخص مشهور ممکن است افراد را ترغیب کند تا بیشتر در فعالیت‌های خیریه مشارکت کنند و در اهدافی که به آن‌ها اهمیت می‌دهند کمک کنند. بسیاری از سلبریتی‌ها یا فوتبالیست‌های مشهور با همین رفتار‌های اخلاقی و خیّر توانسته‌اند بخشی از مردم را به سمت خود سوق دهند و الگوی رفتاری در این زمینه باشند.

از طرفی، دیدن چهره‌های مشهور می‌تواند بر حافظه و شناخت تأثیر بگذارد. این یعنی مواجهه شخصی با یک سلبریتی ممکن است یک خاطره و ارتباط ماندگار با آن فرد ایجاد کند، که می‌تواند بر شیوه درک و یادآوری افراد از آن‌ها تأثیر بگذارد و می‌تواند در کشف و توسعه هویت نقش داشته باشد.

برخی از مردم با تاثیر از الگو‌های خود توانسته‌اند به استعداد‌ها و توانمندی‌های خود پی ببرند و یا تلاش کنند با نزدیک‌شدن به الگو‌های خود، روزی همانند آن‌ها مشهور شوند. در این مورد نمونه‌های زیادی در ورزش و هنر در سراسر دنیا شاهد بوده‌ایم؛ مانند «کیلیان امپاپه» که ابتدا زیدان و بعد رونالدو الگوی او بودند و حالا او از بهترین فوتبالیست‌های دنیاست؛ یا «لئوناردو دی‌کاپریو» که «تام هنکس» الگوی او بود.

اما چالشی که سلبریتی‌ها و طرفدارانشان مواجه‌اند به شیوه این رویارویی‌ها مربوط است که بیشتر با ازدحام جمعیت و بروز مشکلات زیاد همچون ترافیک، آسیب‌زدن به اماکن و حتی مشکلات امنیتی مواجه می‌شوند؛ مانند بروز مشکلاتی که در ایران در دیدار با رونالدو اتفاق افتاد و یا عکاسانی که در آمریکا حریم خصوصی و آرامش سلبریتی‌ها را با مشکل مواجه کرده‌اند. کنترل این شرایط بسته به بسترسازی فرهنگی دارد.

در زمینه‌های فرهنگی خاص، ممکن است مراسم یا انتظار‌های خاصی در ارتباط با مواجهه با افراد مشهور وجود داشته باشد. برای مثال، در هلند، ملاقات و احوالپرسی با افراد مشهوری مانند «مارکو بورساتو» خواننده هلندی، به عنوان شکلی از نزدیکی تشریفاتی انجام می‌شود.. این رویداد‌ها این فرصت را برای طرفداران فراهم می‌کند که به طور مختصر با افراد مشهور تعامل داشته باشند که در بیشتر موارد به افزایش احساسات و ابراز هیجان منجر می‌شود. یا در کره‌جنوبی با ایجاد تونل از میان هواداران باند‌های موسیقی معروف کره‌ای عبور کرده و با ارتش طرفداران خود دیدار می‌کنند.

علاوه بر این، رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌گیری برداشت‌ها و واکنش‌های عمومی نسبت به افراد مشهور دارند. جنجال‌ها و رسوایی‌های سلبریتی‌ها می‌توانند بر شیوه درک و واکنش مردم عادی نسبت به افراد مشهور در مکان‌های عمومی تأثیر بگذارند. همچنین مسئولیت‌های اجتماعی افراد مشهور نیز می‌تواند بر شناخت و واکنش‌های عمومی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در چین، رفتار سلبریتی‌های سینمایی به دقت مشاهده می‌شود و اقدامات آن‌ها در زمینه‌هایی مانند قانونمندی، حرفه‌ای بودن، اخلاق خانوادگی، اخلاق عمومی و خیریه می‌تواند افکار عمومی و واکنش‌ها را نسبت به آن‌ها شکل دهد. آنگونه که در مواجهه با آنان، مردم شبیه آن‌ها برخورد می‌کنند و یا شوق و انزجارشان را با توجه به داده‌های آماری رسانه - مثبت یا منفی- بروز می‌دهند.

با سلبریتی‌ها ماورایی برخورد نکنیم

خوب می‌دانیم افراد مشهور مانند همه افراد، عادی هستند. آن‌ها مثل بقیه می‌خورند، می‌نوشند، می‌خوابند، فکر و احساس می‌کنند و بسیاری از مردم دنیا به اندازه آن‌ها ثروتمند، باهوش یا موفق هستند، و شاید حتی بیشتر. تنها تفاوت در شهرت است که آن‌ها معروفند و باقی نه و این موضوع هیچ فردی را کوچک‌تر و کم‌اهمیت‌تر نمی‌کند. مردم زرق و برقشان را و در زندگی آن‌ها جذابیت می‌بینید، اما آیا واقعاً در زندگی روزمره آن‌ها وجود دارد؟

بیشتر آن‌ها احساسات، افکار و خواسته‌هایی مشابه باقی دارند. آن‌ها مشکلات و نگرانی‌های خود را دارند و گاهی زندگی واقعی آن‌ها ممکن است به آن زیبایی که در تلویزیون می‌بینیم به نظر نرسد. آن‌ها فراز و نشیب‌ها، ترس‌ها و لحظات شاد، موفقیت و شکست خود را دارند؛ مانند افراد معمولی. اگر به این نکات توجه شود هرگز اینگونه به آب‌وآتش زدن برای دیدن سلبریتی‌ها اتفاق نمی‌افتد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: سلبریتی ها اسطوره فوتبال افراد مشهور تأثیر بگذارد زندگی آن ها سلبریتی ها واکنش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۶۴۰۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری

نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه می‌رود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستان‌ها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلم‌های «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایش‌های «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.

جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالش‌های زندگی زناشویی می‌پردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحران‌ها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسنده‌ی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.

کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟

البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر می‌رسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ می‌داد، فرجام مثبت و امیدوار کننده‌تری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.


اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیبایی‌های ظاهری بود.

در «رجوع» دیالوگ‌ها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستان‌ها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.

اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمی‌توان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق می‌دهد، درس می‌دهد و شاید راهی نشان می‌دهد و....


اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.

بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایت‌هایی گزارش گونه دارند. روایت‌هایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شده‌اند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجه‌گیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از  آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالش‌های جدی می‌شوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش می‌دهد؛ در بطن جامعه خانواده‌هایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.

کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر می‌دهد و مخابره‌گر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسنده‌ی این نمایش‌نامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.

شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمی‌شود.


اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوت‌های اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.

اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.

کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شده‌اند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.  اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمی‌شود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.

البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنه‌ای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبه‌های نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.


اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانواده‌ای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.

رفتن سراغ موضوع‌های اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطراف‌مان آنها را دیده‌ایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوع‌ها حتی اگر بدون ارائه‌ی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، می‌توانند اثرگذار باشند.

منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه می‌شویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش می‌کنند و این نکته‌ای است که به واسطه آن نمی‌شود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.

در پایان باید گفت علیرغم کاستی‌هایی که در نمایش «رجوع» به چشم می‌خورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.

توضیحات نمایش:

 رجوع

نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی

بازیگران:

نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ

-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • قائمشهر یک سلبریتی جدید دارد
  • درخواست کیهان برای حمایت از «طرح نور»: با ۱۱۰ تماس بگیرید!
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • کیهان: مردم با ۱۱۰ و ۱۹۷ تماس بگیرند و از طرح نور حمایت کنند
  • معلمان سلبریتی که نمی‌شناسید!
  • فیلم تعجب و بهت عرب‌ها از دیدن نیسان طلایی سایپا!
  • حمله دزدان به یک سلبریتی دیگر در اتوبان چمران؛ پیگیری نمی‌کنم! +تصویر
  • کوتاه قدترین سلبریتی های زن هالیوود چه کسانی هستند؟
  • آیا همه خون‌ها قرمز هستند؟
  • هشدار به افراد مشهور و خانواده‌شان در زمان اجرای طرح حجاب | فیلم